قصه
دیگه میخوام تو رویاهام یه آسمون آبی باشم
رد بشم از کنار تو یک شب مهتابی باشم
دیگه نمیخوام عشق ماروهمه فراموش بکنن
تو دفتر خاطره ها دوستی یادش بکنن
دیگه نمیخوام اسمتو حک بکنم روی دلم
بشم برات یه ساد دل هرچی بگی گوش بکنم
خواستنه تو برای من یه ادعا ی ساد بود
اما بدون این قلبه من به یه سلامم راضی بود
نمیدونم تو این روزا چی میگذره ته دلت
رفتی یهو دس کشیدی نگفتی دل منتظره