وبلاگ :
دختر تنها
يادداشت :
هزيون
نظرات :
0
خصوصي ،
7
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سجاد
اي بابا چرا اين روزها هرجايي ميريم همه ميگن ما تنهاييم ولي ...
شما بيا کمي به دنيا قشنگ تر نگاه کن هرچند خودم هم ميدونم اصلا قشنگ نيست ولي چکار کنم که بايد توي اين موقع ها ديگران رو نصيحت کنم : که اي مردم بياييد شاد زندگي کنيد(هرچند خودم شاد نيستم )
ميدونيد من فکر ميکنم نسل ما همه به اين درد مبتلا هستن پس تقصير شما نيست
خدا به همه ما صبر بده
+
سعيد
خدا نکنه...انشالله هميشه استوار باشي...دوس دارم جوابتو با اين شعر سهراب بدم:
کار ما نيست شناسايي راز گل سرخ.....
کار ما شايد اين است
که در افسون گل سرخ شناور باشيم
گاهي وقتا زياد فهميدن خيلي زجر آوره....
+
سعيد
ايميل جالبي واسم اومده بود:
اين روزهـا کسـي، به خـودش زحمـت نميدهـد يک نفـر را کشـف کنـد
زيبـايي هـايش را بيـرون بکشـد...
تلخـيهـايش را صبـر کنـد...
...آدمهـاي ِ امـروز، دوستـي هـاي ِ کنسـروي مي خواهنـد
يک کنسـرو که درش را بـاز کننـد و بعـد
...
يکنفـر، شيرين و مهـربـان، از تويش بپـرد بيـرون
!
و هي لبخنـد بزنـد و بگويـد
:
"
حـق بـا تـوسـتـــــ !
+
سعيد
قبول دارم...تغيير جرات مي خواد...جراتي که هر انساني پذيراش نيست...
خيلي وقتا عادات مارو وابسته ميکنن و دل کندن از اين وابستگيه اس که کارو سخت ميکنه...
دنياي توي کتابا خيلي رومانتيکه...تو دانشگاهها علم فسيل شده رو تزريق مي کنن...به نقل از خودت جنسيته مطرح نيس...درد مشترکه هممون رو زجر ميده
پاسخ
حرفات کاملا درسته
ولي واقعا خيلي موقعا تحمل اين درد کارما نيست.
حداقل من که کمرم داره خم ميشه.......
+
علي
سلام
از نوشته هات يه حس عجيبي ميگيرم نميتونم بگم خوبه يا بد چون خودمم نميدونم.
ولي اين کليد خيلي اذيتم کرد
چرا همون کيليک نميزاري؟؟!!
فکنم بهتر بشه ااا
پاسخ
سلام
راستش من وقتي شروبه نوشتن ميکنم حالم عجيبه ياخوب نيست يک جور تخليه احساسه
ومن از کلمه ي کليک استفاده نميکنم وهميشه رويه چيز کليدميکنمو به نظرم اگه کسي مثه من قلمش خوب نيست حداقل خواننده رو يه جا به چالش بکشونه خوبه
دراخر
ممنون از نظرت کليک فکرکنم بهترباشه اما اون کليدحس بهتري ميده نمدونم.
+
saeed
دمت گرم...خيلي حال کردم که 2تا نظرامو بي کم و کاست گذاشتي...
باورم نمي شد!!!!
از نوشته "توان"ت خيلي به وجد اومدم....حس کردم يه درد مشترکو زيبا بيان کردي واسه همينم آنچه در ذهنم بود و بصورت کامنت نوشتم...دوس داشتم راجع بهش نظر بدي که ندادي...
نميدونم چرا اينقدر با تندي راجع بهت نوشتم...راستش دلم از پايان نامم هم گرفته بود... از 7 سال دانشگاه بودن ...از اينکه حالا که به آخرش رسيدم همه چيمو پاي درس دادم...حتي نميدونم چرا يه حسي بهم مي گفت بيام اينجا دوباره سر بزنم...
من عاشق نوشتنم....نقدت نکردم...اتفاقا قلمت قويه...
اما حسي رو که موقع خوندن هزيونت بهم دست دادو گفتم...
از فمنيستي صرف بيزارم...واقعا دخترا جايگاه حقيقي خوشون نيستن...
چندين مقاله راجع به اين موضوعات نوشتم.....حس کردم نوعي ياس تو قلمت هست...چرا؟؟؟؟
راستي بازم ميگم...
از حرفام هرگز قصد توهين نداشتم
پاسخ
سلام
چون احساس کردم قصد بدي نداري به صورت عمومي گذاشتم و اون حس وازش گرفتم زن بودن شايد خيلي چيزا رو که حقته ازت بگيره اما منظور اطرافيان روخيلي راحت ميتوني درک کني هيچکدوم ازما تو جايگاهي که ميخواييم نيستيم مثالش سالوادور دالي بود که يک هفته مونده به گرفتن مدرک پزشکي همه چي رو رها کرد.رفت سراغ نقاشي.. چون اون ادمي که 7 سال پيش شرو به درس خوندن کرده حالا ديگه نيستي اين به من ثابت شده که ادما دران تعقير ميکننداين خيلي خوبه . شايد يه حرکت رو به جلو باشه من فمنيست صرف نيستم برعکس مردايي هستن که واقعا دوسشون دارم .و ياس درقلم شايد برسه به همون درد مشترک همه ما که برا هرکدوم يک جور بروز ميکنه .
+
saeeed
دخترا همينجووووريش هزيييوووووون ميگن...
واي به حالِ وقتي که تنهان....
خدايي اگه مردا دخترا رو تحويل نگيرن اينقدر چرت و پرت نميگن!!!!
از نوشته هات بوي خودخواهي و غرووور مياد...احساساتت خشن تر از يه آدم معموليه....
از اينکه ادعا کردي از خيلي ها مرد تري حس خوبي ندارم!!!!
خيلي ادعاي خوب نوشتنت ميشه...
قصدم توهين نيست ...اما از شخصيت هاي شاخ حالم بد ميشه!!!!
ميدونم نظرمو سانسور ميکني...اما اگه واقعا مردي بزنش تو بلاگت...
هرچند که هرگز به وبلاگت بر نمي گردم!!!!
فمنيسسسسسسسسسسسسسسسسسسستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
پاسخ
سلام دوست عزيز
ممنون از نظر ت به قول استاد
وقتي کامنتاتونو چک کردين وديدن براتون گل وبلبل گذاشتن اونجاس که بايد بدوننين يه جاي کارتون ميلنگه چه خوب که از اين جو رچيزا ندارمو به جاش نظر شما واقعا ازش لذت بردم
من نه خودمو نه شاعر ونويسنده ميدونم چه برسه اينکه ادعا ي خوب نوشتن بکنم.
نميدونم شايد فمنيست يا هر چيزي از ديد شما باشم :اما هيچ وقت هيچکس رو چند اثرش نقد نکن وقبل از نوشتن يا گفتن يک حرف کمي فکر کن البته نميدونم چرا جواب دادم درصورتي که ميدونم هيچ وقت به وبلاگم سرنميزني.
من به جامعه ي موسولي که توذهنم درست کردم به دمکراسي احترام ميزارم وبه همين خاطر نظر شما رو به قولتون سانسور نکردم.