سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/1/8
11:57 عصر

بیخیال

بدست افسانه در دسته تراااااانه

بیخیالی

 

خودکار دستم مخم کار نمی کنه

انگار کسی با من حال نمی کنه

اخلاقم بده آدما بدترن

همیشه اونها حوصله سرمیبرن

توی افکارم رسیدم به پوچی

مثله خورمالو تو دهن لوچی

دنیام بیرنگه اسمونم سیاهه

کفش من پای دختر همسایه

باز رسیدم ایستگاه اول

ورود ممنوع وایسا خطر